سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه کسی را دیدید که به وی زهد در دنیا و کم گویی عطا شده، بدو نزدیک شوید که القای حکمت می کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
شنبه 92 آبان 4 , ساعت 2:18 عصر

امروز برای کاری که گیر توش افتاده بود کارم از اداره به سطح محل کشیده شد

اون مغازه ای که کار داشتم در حال انجام کارم بود.و من مات و مبهوت آن خدایی

آن خدایی که چنین موجودات بی عیب ونقصی راخلق کرده.دردل باخدایم نجوا کردم

و گفتم که عجب هنر مندی هستی . و او را ستایش کردم.به پایش افتادم که هنرت

هنرت را بگذار عقد کنم. به مهر خویش .و اندازه آن مهم نبود .طول زمانی مهم بود.

آری با او ببودن مهم بود.حال می فهمیدم که چرابرخی هزاران دیوانگی میکنند.تازه داشت

تازه داشت دوزاریم می افتاد که صدایی مردانه گفت: آقا کارت آماده است.

دستم را میحک به سرم و بعد گوشم کشیدم.اعصابم بد جور خرد بود.جوانک گفت:

گفت : آقا ناراحت نباش مشکلات حل میشن. اما نمی دانست مشکل من حل نمیشود.  




لیست کل یادداشت های این وبلاگ